38 مدخل
vent
impromptu
ad-lib
improvisation
improvise
منحرف، مرتد، منحرف کردن، گمراه شدن، از راه راست بدر کردن، بدراه
انحرافات، انحراف، کژی، منحرف بودن، بدراهی
انحراف، کژی، منحرف بودن، بدراهی
بداهه، تعبیه کردن، بالبداهه ساختن، انا ساختن
بدران