معنی بخورد | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

جست‌وجوی مشابه

باورداشت

دیکشنری فارسی به انگلیسی

creed, dogma

بخرد

دیکشنری فارسی به انگلیسی

rational

بخردانه

دیکشنری فارسی به انگلیسی

insightful, rational, wise

بخردی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

wisdom

بخور سوز

دیکشنری فارسی به انگلیسی

censer

جست‌وجوی متن

water parting

دیکشنری انگلیسی به فارسی

آب بخورد

thurible

دیکشنری انگلیسی به فارسی

قابل انعطاف، بخوردان، مجمر، بخور سوز

thuribles

دیکشنری انگلیسی به فارسی

thuribles، بخوردان، مجمر، بخور سوز

supellectile

دیکشنری انگلیسی به فارسی

بخور

parfumeur

دیکشنری انگلیسی به فارسی

بخور