معنی بخق فاث-بهقسف

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

جست‌وجوی مشابه

بخش (فرانسه و بلژیک و غیره)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

commune

بحق

دیکشنری فارسی به انگلیسی

fair

بخت

دیکشنری فارسی به انگلیسی

chance, circumstance, fortune, hap, hazard, lot, luck, star

بخت (عامیانه)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

happenstance

بخت آزمایی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

lottery

جست‌وجوی مشابه غلط تایپی

for the first time

دیکشنری انگلیسی به فارسی

برای اولین بار

Firth of Forth

دیکشنری انگلیسی به فارسی

فورت فورت

for the moment

دیکشنری انگلیسی به فارسی

برای یک لحظه

for the time being

دیکشنری انگلیسی به فارسی

برای زمان حال

head for the hills

دیکشنری انگلیسی به فارسی

سر به تپه ها برو

جست‌وجوی متن

polyphase

دیکشنری انگلیسی به فارسی

چند فاز، جریان برق چند فاز، چند فازه، چند مرحلهای

soothsayer

دیکشنری انگلیسی به فارسی

آرام بخش، فالگیر، فال بین، طالع بین

sanitation department

دیکشنری انگلیسی به فارسی

بخش بهداشت

lip-gloss

دیکشنری انگلیسی به فارسی

برق لب

department of computer science

دیکشنری انگلیسی به فارسی

بخش علوم کامپیوتر