forkدیکشنری انگلیسی به فارسیچنگال، پنجه، سه شاخه، محل انشعاب، دو شاخه، جند شاخه شدن، منشعب شدن، مثل چنگال شدن
bloodthirstiestدیکشنری انگلیسی به فارسیbloodthirstiest، خونخوار، سفاک، خون اشام، خونریز، تشنه بخون، بی رحم