forestallدیکشنری انگلیسی به فارسیجلوگیری کنید، کمین، کمینگاه، پیش گویی کردن، پیش افتادن، پیش دستی کردن بر، پیش جستن بر، سبقت جستن
forestalledدیکشنری انگلیسی به فارسیفراموش شده، پیش گویی کردن، پیش افتادن، پیش دستی کردن بر، پیش جستن بر، سبقت جستن