18 مدخل
پیش بینی
پیش بینی شده، از پیش خبر دادن، قبلا اماده کردن، پیش گویی کردن
پیش بینی، از پیش خبر دادن، قبلا اماده کردن، پیش گویی کردن
پیش چشمه
در نزدیکی، موج شکن، کنار دریا
پیش بینی، از پیش نشان دادن، تخمین زدن، پیش بینی کردن