10 مدخل
مبارزه کرد، جنگیدن، مبارزه کردن، جنگ کردن، نزاع کردن، نبرد کردن
مبارزه
فهمیدن
سخت مبارزه کرد، سر سخت
هاتون
feucht
بالافیلد
بالافید