بخشندهدیکشنری فارسی به انگلیسیpropitious, bounteous, charitable, forgiving, generous, magnanimous, merciful, munificent, openhearted
accelerateدیکشنری انگلیسی به فارسیسرعت بخشیدن، شتاب دادن، سرعت دادن، تسریع کردن، شتاب کردن، شتاباندن، تند کردن، بر سرعت افزودن، تند شدن، تندتر شدن