116 مدخل
sound
جشن چشم یکی
سریع یک
یکی را سریع بکشید
جشن، ضیافت، عید، مهمانی، جشن گرفتن، عیاشی کردن
جشن نان پر شده
جشن تعطیلات
شست، باشست لمس کردن یا ساییدن
معامله مربع، باشرف بودن رک و راست
ضرب و شتم، باشست لمس کردن یا ساییدن
ضربه محکم و ناگهانی، اشکلک شست، باشست پیچاندن