معنی بتبت | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

ترجمه مقاله

جست‌وجوی مشابه

بابت استهلاک منظور کردن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

amortize

پول اضافی بابت چیزی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

allowance

قسط دریافتی بابت حقوق بازنشستگی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

benefit

مبلغ پرداختی بابت شکستگی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

breakage

جست‌وجوی متن

battakhin

دیکشنری انگلیسی به فارسی

بتاتخین

battiks

دیکشنری انگلیسی به فارسی

بتتس

batty

دیکشنری انگلیسی به فارسی

بتتی، چوگان مانند، دیوانه، احمق

batton

دیکشنری انگلیسی به فارسی

بتتون

battens

دیکشنری انگلیسی به فارسی

بتنتس، چاق شدن، نشو و نما کردن، پروار کردن، حاصلخیز شدن