frescoesدیکشنری انگلیسی به فارسینقاشی های دیواری، نقاشی ابرنگی روی گچ، نقاشی با آبرنگ روی گچ، نقاشی ابرنگی کردن
frescoدیکشنری انگلیسی به فارسینقاشی دیواری، نقاشی ابرنگی روی گچ، نقاشی با آبرنگ روی گچ، نقاشی ابرنگی کردن
belabouringدیکشنری انگلیسی به فارسیخرابکاری، امدن و رفتن، شلاق زدن، زخم زبان زدن، سخت زدن، با دقت روی چیزی کار کردن