190 مدخل
notwithstanding
Santa Claus
deliberate, leisurely, stately
drift
flatulent
دروازه بانان، دروازه بان فوتبال، گلر
دروازه بانان، دروازه بان، سرایدار
دروازه بانان
باران گج، باران سنج، وسیله سنجش میزان بارندگی
بارانداز