معنی بال دادن | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

جست‌وجوی مشابه

باد دادن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

air

باد دادن غله

دیکشنری فارسی به انگلیسی

winnow

بالا دادن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

surface, drink

بر باد دادن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

waste

بر باد دادن (عامیانه)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

blow

جست‌وجوی مشابه غلط تایپی

fig moth

دیکشنری انگلیسی به فارسی

انجیر مالت

fig wax

دیکشنری انگلیسی به فارسی

موم انجیر

fig marigold

دیکشنری انگلیسی به فارسی

گوجه فرنگی انجیر، گیاه نیمروز

fig-bird

دیکشنری انگلیسی به فارسی

انجیر پرنده

fag out

دیکشنری انگلیسی به فارسی

بیرون آمدن

جست‌وجوی متن

feather

دیکشنری انگلیسی به فارسی

پر، پروبال، پرگذاردن به، با پر پوشاندن، با پر اراستن، بال دادن

feathers

دیکشنری انگلیسی به فارسی

پر، پروبال، پرگذاردن به، با پر پوشاندن، با پر اراستن، بال دادن

feathering

دیکشنری انگلیسی به فارسی

پر کردن، پرگذاردن به، با پر پوشاندن، با پر اراستن، بال دادن

feathered

دیکشنری انگلیسی به فارسی

پر شده، پرگذاردن به، با پر پوشاندن، با پر اراستن، بال دادن

batted

دیکشنری انگلیسی به فارسی

بطری، بال بال زدن، چشمک زدن، مژگان راتکان دادن، چوگان زدن