nauseatedدیکشنری انگلیسی به فارسیتهوع، حالت تهوع دست دادن، بالا آوردن، متنفر ساختن، از رغبت انداختن، منزجرکردن
nauseateدیکشنری انگلیسی به فارسیتهوع، حالت تهوع دست دادن، بالا آوردن، متنفر ساختن، از رغبت انداختن، منزجرکردن