103 مدخل
inner, interior, internal, inward, numinous
propensity
irrecoverable, irretrievable
storage battery
accumulator
solar battery
ذاتی، باطنی، حقیقی، طبیعی، ذهنی، اصلی، روحی، شایسته
داخلی شدن، درونی یا باطنی کردن
درونی، داخلی، باطنی، تویی، روحی، خودمانی
در بیشتر، درونی، باطنی، صمیمانه، میانی
درونی کردن، داخلی کردن، باطنی ساختن