26 فرهنگ
1000 مدخل
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
همه
دقیق
مشابه
آوا
متن
آغاز
قافیه
جستوجوی دقیق
بازی کردن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
enact, game, play, sport, twiddle
جستوجوی مشابه
بازی کردن با
دیکشنری فارسی به انگلیسی
flirt, toy
بازی کردن با آبرو
دیکشنری فارسی به انگلیسی
pawn
بازی کردن با آینده
دیکشنری فارسی به انگلیسی
pawn
بازی کردن به جای چوگان زن اصلی (بیس بال)
دیکشنری فارسی به انگلیسی
pinch-hit
بازی کردن نقش
دیکشنری فارسی به انگلیسی
appear, perform
بیشتر
۳۷۵ واژه مشابه
جستوجوی متن
played out
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بازی کردن
replaying
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بازی کردن
draw play
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بازی کردن
gamboling
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بازی کردن
playmongering
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بازی کردن
بیشتر
۶۱۴ واژه در متن