معنی بازرس | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

ترجمه مقاله

جست‌وجوی دقیق

بازرس

دیکشنری فارسی به انگلیسی

examiner, inquisitor, inspector

جست‌وجوی مشابه

بازرس انتخابات

دیکشنری فارسی به انگلیسی

scrutineer

بازرسان

دیکشنری فارسی به انگلیسی

inspectorate

بازرسی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

inspection, search

بازرسی بدنی کردن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

frisk, search

بازرسی کردن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

inspect, view

جست‌وجوی متن

returner

دیکشنری انگلیسی به فارسی

بازرس

relaster

دیکشنری انگلیسی به فارسی

بازرس

reissuer

دیکشنری انگلیسی به فارسی

بازرس

reversioner

دیکشنری انگلیسی به فارسی

بازرس

reinspector

دیکشنری انگلیسی به فارسی

بازرس