teaseدیکشنری انگلیسی به فارسیکسی را دست انداختن، اذیت، اذیت کردن، ازار دادن، سخنان نیشدارگفتن، پوشدادن مو، طنازی کردن
teasingدیکشنری انگلیسی به فارسیاذیت کردن، کسی را دست انداختن، ازار دادن، سخنان نیشدارگفتن، پوشدادن مو، طنازی کردن
teasedدیکشنری انگلیسی به فارسیتند و زننده، کسی را دست انداختن، اذیت کردن، ازار دادن، سخنان نیشدارگفتن، پوشدادن مو، طنازی کردن