معنی باز کردن | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

جست‌وجوی دقیق

باز کردن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

clear, gape, open, unbind, undoing

جست‌وجوی مشابه

باز کردن (زیپ را)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

zip

باز کردن (عامیانه)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

crack

باز کردن (هر چیز لوله شده)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

unroll

باز کردن بسته بندی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

unfold, unpack

باز کردن بند

دیکشنری فارسی به انگلیسی

unbuckle

جست‌وجوی مشابه غلط تایپی

FHA

دیکشنری انگلیسی به فارسی

FHA

FTC

دیکشنری انگلیسی به فارسی

FTC

fac

دیکشنری انگلیسی به فارسی

چهره

fec

دیکشنری انگلیسی به فارسی

fec

FCC

دیکشنری انگلیسی به فارسی

FCC

جست‌وجوی متن

unstar

دیکشنری انگلیسی به فارسی

باز کردن

uncleave

دیکشنری انگلیسی به فارسی

باز کردن

rewash

دیکشنری انگلیسی به فارسی

باز کردن

unravelling

دیکشنری انگلیسی به فارسی

باز کردن

undilating

دیکشنری انگلیسی به فارسی

باز کردن