معنی بارش | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

ترجمه مقاله

جست‌وجوی دقیق

بارش

دیکشنری فارسی به انگلیسی

fall, precipitation, radiation, rain, rainfall, spatter

جست‌وجوی مشابه

بارش رادیواکتیو

دیکشنری فارسی به انگلیسی

fallout

بارش شدید

دیکشنری فارسی به انگلیسی

storm

باد و بارش

دیکشنری فارسی به انگلیسی

flurry, squall

بااشتیاق

دیکشنری فارسی به انگلیسی

intently

به حال زار درآوردن باخشونت و خون ریزی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

ravage

جست‌وجوی متن

rainfalls

دیکشنری انگلیسی به فارسی

بارش باران

snowfall

دیکشنری انگلیسی به فارسی

بارش برف

snowfalls

دیکشنری انگلیسی به فارسی

بارش برف

electrostatic precipitation

دیکشنری انگلیسی به فارسی

بارش الکترواستاتیک

rainfall

دیکشنری انگلیسی به فارسی

بارش باران، بارش، بارندگی