finدیکشنری انگلیسی به فارسیفین، باله، بال، پره ماهی، بال ماهی، پرک، دست، پره طیاره، پر، با باله مجهز کردن
lobbedدیکشنری انگلیسی به فارسیلوبد، باهستگی پرتاب کردن، چیزی را سنگین بزمین زدن، با تنبلی و سنگینی حرکت کردن
lobbingدیکشنری انگلیسی به فارسیلوبینگ، باهستگی پرتاب کردن، چیزی را سنگین بزمین زدن، با تنبلی و سنگینی حرکت کردن