perkدیکشنری انگلیسی به فارسینفس کشیدن، باد کردن، جوشیدن، سینه جلو دادن، صاف کردن، خود را گرفتن، سربالاگرفتن، اراستن
whiffدیکشنری انگلیسی به فارسیصدای جیغ کشیدن، نفخه، باد، بو، دود، وزش، پف، پرچم، دروغ در چیزی گفتن، وزاندن، دروغ گفتن، وزیدن، با صدای پف حرکت دادن
heavesدیکشنری انگلیسی به فارسیاشباع می شود، تقلا کردن، بلند کردن، جابجا کردن، کشیدن، بزرگ کردن، باد کردن