119 مدخل
Babel
fen, marsh, mire, morass, muck, quagmire, slough, swamp, wetland
peat moss
quicksand
miry, swampy
پر زرق و برق دار، پر زرق و برق، عالی، با شکوه، براق، باجلال، غرا
باتلاق، مرداب، سیاه اب، مستغرق شدن، در باتلاق فرو بردن، دچار کردن
باتلاق دمی آزاد
باتلاقی طوفانی، مرغان توفان، خروس جنگی
باتلاق، باتلاقی، لجن زار