bogsدیکشنری انگلیسی به فارسیبوته، باتلاق، باطلاق، گنداب، لجن زار، سیاه اب، لرزیدن، در باتلاق فرو رفتن
miresدیکشنری انگلیسی به فارسیخزه ها، باتلاق، لجن، گل وشل، کثافت، گرفتاری، باطلاق، در منجلاب فرو بردن، در گل فرو بردن یا رفتن