8840 مدخل
baby
match
sass
saddle
cumber
FHA
liveryman، نوکر باب، کسیکه لباس نوکری بر تن دارد
liverymen، نوکر باب، کسیکه لباس نوکری بر تن دارد
تفنگدار، کسیکه با اسلحه گرم میجنگد
باز کردن، سبکبار کردن، بار از دوش کسی برداشتن، اعتراف و درد دل کردن
قهرمانانه، با تهدید از کسی چیزی طلبیدن