معنی ایل بری | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

ترجمه مقاله

جست‌وجوی مشابه

اهل بریتانیا

دیکشنری فارسی به انگلیسی

Briton

آلایش بری کردن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

decontaminate

بری الذمه شدن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

acquittal

بری الذمه کردن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

acquit

برین (الهیات)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

transcendent

جست‌وجوی مشابه غلط تایپی

hog cholera

دیکشنری انگلیسی به فارسی

وحشی قورباغه

hog-nosed badger

دیکشنری انگلیسی به فارسی

گرگ غول پیکر

HCG

دیکشنری انگلیسی به فارسی

HCG

HMG-CoA reductase

دیکشنری انگلیسی به فارسی

HMG-CoA ردوکتاز

hug drug

دیکشنری انگلیسی به فارسی

آغوش دارو

جست‌وجوی متن

alberich

دیکشنری انگلیسی به فارسی

البریم

Ethel Barrymore

دیکشنری انگلیسی به فارسی

اتل بریمور

silver-leaved

دیکشنری انگلیسی به فارسی

نقره ای بریده شده

Briton

دیکشنری انگلیسی به فارسی

بریتانیا، انگلیسی، تبعه انگلیس، اهل بریتانیا

Britisher

دیکشنری انگلیسی به فارسی

بی رحمانه، انگلیسی، اهل بریتانیا، تبعه انگلیس