123 مدخل
wild, wild card
rapprochement, reconciliation, truce
détente
amicable, peaceful
peacemaker
haje
حاج
حاجی
نجاههه
استو
ارتو مولکولی
آشتی کرد، وفق دادن، تطبیق کردن، صلح دادن، اشتی دادن، راضی ساختن
اتو فون بیسمارک
آشتی دادن