tippedدیکشنری انگلیسی به فارسینوک، نوک گذاشتن، نوک دار کردن، کج کردن، انعام دادن، محرمانه رساندن، یک ور شدن
tippingدیکشنری انگلیسی به فارسیاوج گرفتن، نوک گذاشتن، نوک دار کردن، کج کردن، انعام دادن، محرمانه رساندن، یک ور شدن