32 مدخل
fluid ounce
سرحال باش، اینسو انسو جمع کردن، خوشه چینی کردن
gleans، اینسو انسو جمع کردن، خوشه چینی کردن
gleaned، اینسو انسو جمع کردن، خوشه چینی کردن
در اینجا، انسو، ان، آنجا، انطرف، دور، واقع در انجا
مسخره کرد، لاس زدن، عشقبازی کردن، اینسو و انسو جهیدن، طنازی کردن