13 مدخل
saturate
stockman, storekeeper
saturation
saturated
stockpile
devour
انبارداری، انبار کردن
داروخانه، داروسازی، انباردارو
کلاهبرداری، فضای زیر زمین، حق انبارداری برای نگاه داشتن چیزی
داروخانه ها، داروخانه، داروسازی، انباردارو