389 مدخل
presume
presuppose
fall, drop, slip, precipitation, spill
slide
out
افتادن، بدون درز کردن، چاک دادن
افتادن، فرود امدن، تخفیف دادن، پیاده شدن، فروکش کردن
افتادن
افتادن، چاک، بی امان، شدید، تخفیف زیاد، با روح، سرحال