26 فرهنگ
109 مدخل
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
همه
دقیق
مشابه
آوا
متن
آغاز
قافیه
جستوجوی مشابه
افسر
دیکشنری فارسی به انگلیسی
diadem, officer, official
افسر احتیاط
دیکشنری فارسی به انگلیسی
reservist
افسر ارشد
دیکشنری فارسی به انگلیسی
brass hat
افسر پرسابقه
دیکشنری فارسی به انگلیسی
veteran
افسر پلیس
دیکشنری فارسی به انگلیسی
inspector, police officer
بیشتر
۱۷ واژه مشابه
جستوجوی متن
officiator
دیکشنری انگلیسی به فارسی
افسر
officio
دیکشنری انگلیسی به فارسی
افسر
officerless
دیکشنری انگلیسی به فارسی
افسر
officemate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
افسر
profaner
دیکشنری انگلیسی به فارسی
افسر
بیشتر
۸۲ واژه در متن