معنی افس | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

جست‌وجوی مشابه

افسار

دیکشنری فارسی به انگلیسی

band, curb, halter, line, rein, restraint, shunt, tether

افسار اسب

دیکشنری فارسی به انگلیسی

lariat

افسار کردن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

tether

افسار گسیختگی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

license

افسار گسیخته

دیکشنری فارسی به انگلیسی

licentious

جست‌وجوی غلط تایپی

hts

دیکشنری انگلیسی به فارسی

hts

جست‌وجوی مشابه غلط تایپی

HHS

دیکشنری انگلیسی به فارسی

HHS

جست‌وجوی متن

ephahs

دیکشنری انگلیسی به فارسی

افس ها

expressive aphasia

دیکشنری انگلیسی به فارسی

افسردهای واضح

fictionistic

دیکشنری انگلیسی به فارسی

افسانه ای

deicer

دیکشنری انگلیسی به فارسی

افسرده، مایع ضدیخ

apheses

دیکشنری انگلیسی به فارسی

افسون