21 مدخل
elevate
relax, rest
begin, initiate, start
glorify
avail, worth
burst
آفرازیا
راه اندازی مجدد، باز اغازیدن
هزینه کردن، ارزیدن، قیمت داشتن، ارزش داشتن
دوباره راه اندازی شد، باز اغازیدن
دروغ گفتن، در بستر زایمان بودن، ارزیدن