معنی افتادن | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

جست‌وجوی دقیق

افتادن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

fall, drop, slip, precipitation, spill

جست‌وجوی مشابه

افتادن (از دست کسی)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

slide

افتادن از زندگی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

out

افتادن از سر

دیکشنری فارسی به انگلیسی

header

افتادن از فعالیت

دیکشنری فارسی به انگلیسی

out

افتادن از کار

دیکشنری فارسی به انگلیسی

out

جست‌وجوی متن

undermirth

دیکشنری انگلیسی به فارسی

افتادن

schlepped

دیکشنری انگلیسی به فارسی

افتادن

downslip

دیکشنری انگلیسی به فارسی

افتادن

upslip

دیکشنری انگلیسی به فارسی

افتادن

fallbacks

دیکشنری انگلیسی به فارسی

افتادن