معنی اعشی | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

جست‌وجوی مشابه

آبشی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

sink

آبشیار

دیکشنری فارسی به انگلیسی

wake

آبشیب

دیکشنری فارسی به انگلیسی

cascade

آتشی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

furious, mad, passionate, quick, sultry

آتشی کردن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

irritate

جست‌وجوی مشابه غلط تایپی

head honcho

دیکشنری انگلیسی به فارسی

سر منزل

headshaking

دیکشنری انگلیسی به فارسی

سرخ شدن

headhunter

دیکشنری انگلیسی به فارسی

سرپرست

headwark

دیکشنری انگلیسی به فارسی

سر و گردن

headhunting

دیکشنری انگلیسی به فارسی

سرخ کردن

جست‌وجوی متن

athermancy

دیکشنری انگلیسی به فارسی

آتشین

athermanous

دیکشنری انگلیسی به فارسی

آتشین

athericeran

دیکشنری انگلیسی به فارسی

آتشین

atheromatic

دیکشنری انگلیسی به فارسی

آتشین

firing pin

دیکشنری انگلیسی به فارسی

سوزن گلنگدن اسلحه اتشی