معنی اشکل | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

جست‌وجوی مشابه

اشکلک (عامیانه)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

monkey business

ادکلن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

eau de Cologne, toilet water

اسکلت

دیکشنری فارسی به انگلیسی

frame-work, shell, skeleton

اسکلت جانور را برای نمایشگاه آماده کردن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

mount

اسکلت محوری (جانور شناسی)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

axial skeleton

جست‌وجوی متن

thumbscrew

دیکشنری انگلیسی به فارسی

ضربه محکم و ناگهانی، اشکلک شست، باشست پیچاندن

thumbscrews

دیکشنری انگلیسی به فارسی

thumbscrews، اشکلک شست

osculum

دیکشنری انگلیسی به فارسی

اسکلت

sclerospora

دیکشنری انگلیسی به فارسی

اسکلروزپورا

oscular

دیکشنری انگلیسی به فارسی

اسکلتی