heightدیکشنری انگلیسی به فارسیارتفاع، ارتفاعات، بلندی، آسمان، فراز، رفعت، تکبر، جای مرتفع، در بحبوحه، عرشه، علی
violenceدیکشنری انگلیسی به فارسیخشونت، شدت، زور، ستم، بی حرمتی، تندی، سختی، چیرگی، جبر، ستیز، فشار، بیدادگری، اشتلم