315 مدخل
flame, love, passion
truck
offal
swill
litter
یونجه، علف خشک، یونجه خشک، گیاه خشک کرده، حشک کردن، تختخواب، خوراک دادن
تهویه مطبوع
بیل یونجه
باسیل یونجه
علف هرز
تب یونجه، زکام در اثر حساسیت، زکام بهاره
اشغال شده، برمز نوشتن، سری کردن، رمز نوشتن، با رمز درامیختن
آشغال ریختن، زاییدن
آشغال
اشغال
اشغالگر، متصرف، ساکن، اشغال کننده