معنی اشعه | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

جست‌وجوی دقیق

اشعه

دیکشنری فارسی به انگلیسی

beam, stream

جست‌وجوی مشابه

اشعه ایکس

دیکشنری فارسی به انگلیسی

Roentgen ray

اشعه بتا (فیزیک)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

beta ray

اشعه خورشید مانند

دیکشنری فارسی به انگلیسی

sunburst

اشعه درمانی (پزشکی)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

radiotherapy

اشعه ذرات آلفا (فیزیک)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

alpha ray

جست‌وجوی متن

irradiate

دیکشنری انگلیسی به فارسی

اشعه ماوراء بنفش، درخشان کردن، منور کردن، نورافکندن

devil ray

دیکشنری انگلیسی به فارسی

اشعه شیطان

infrared radiation

دیکشنری انگلیسی به فارسی

اشعه مادون قرمز

electric ray

دیکشنری انگلیسی به فارسی

اشعه ایکس

X ray

دیکشنری انگلیسی به فارسی

اشعه ایکس، اشعه مجهول، عکسبرداری با اشعه ایکس، با اشعه ایکس امتحان کردن