48 مدخل
deplorable, pitiable, unlucky, woeful
calamitous, pitiful
nether
deplorably
dismally, lamentably, pathetically
پودینگ شتابزده
شتابزده، شتاب زده، عجول، دست پاچه، تند، زود رس
تا به حال
هسکی
عجله کن، عجله، شتاب، سرعت، عجله کردن
هاتا
آسفن بزرگ
اسفج مایع
اسفن، سطل زباله
Acheron، عالم اسفل، دوزخ، رودخانهء افسانهای در عالم اسفل
پایین ترین، اسفل، خیلی پست تر