معنی اسکریم | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

جست‌وجوی مشابه

اسکیمو

دیکشنری فارسی به انگلیسی

Eskimo, Inuit

زبان اسکیمویی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

Eskimo

سگ اسکیمو

دیکشنری فارسی به انگلیسی

Eskimo dog, malamute

الکساندر اسکریابین

دیکشنری فارسی به انگلیسی

Scriabin

اومیاک (قایق بی سقف اسکیموها)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

umiak

جست‌وجوی متن

schrik

دیکشنری انگلیسی به فارسی

اسکریم

scrivan

دیکشنری انگلیسی به فارسی

اسکرین

squirmier

دیکشنری انگلیسی به فارسی

اسکرمیر

skimmer

دیکشنری انگلیسی به فارسی

اسکیمر، کفگیر، مطالعه کننده سطحی، الت سرشیرگیری

escry

دیکشنری انگلیسی به فارسی

اسکریپت