معنی اسودان | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

ترجمه مقاله

جست‌وجوی مشابه

آجودان سلطنتی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

equerry

آجودان ویژه(ارتش)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

aide-de-camp or aid-de-camp

آجودان(ارتش)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

adjutant, aide, aide-de-camp or aid-de-camp

آسودمند

دیکشنری فارسی به انگلیسی

leisure, leisurely

آسودمندانه

دیکشنری فارسی به انگلیسی

leisurely

جست‌وجوی متن

asuang

دیکشنری انگلیسی به فارسی

آسوانگ

Aswan

دیکشنری انگلیسی به فارسی

اسوان

Aswan High Dam

دیکشنری انگلیسی به فارسی

سد بزرگ آسوان

unbuckling

دیکشنری انگلیسی به فارسی

شکستن، استراحت کردن، اسودن، سگک یا چفت و بست را باز کردن

unbuckles

دیکشنری انگلیسی به فارسی

بیضوی، استراحت کردن، اسودن، سگک یا چفت و بست را باز کردن