معنی اسلامبول | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

ترجمه مقاله

جست‌وجوی مشابه

کباب اسلامبولی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

gyro

ساندویچ کباب اسلامبولی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

gyro

استامبول

دیکشنری فارسی به انگلیسی

Istanbul

اسامبلاژ

دیکشنری فارسی به انگلیسی

assemblage

استانبول (شهر)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

Istanbul

جست‌وجوی متن

winter squash

دیکشنری انگلیسی به فارسی

اسکواش زمستانی، کدوی حلوایی، کدوی اسلامبولی، کدوی زرد

Stambul

دیکشنری انگلیسی به فارسی

استامبول

stambouline

دیکشنری انگلیسی به فارسی

استامبولین

Stamboul

دیکشنری انگلیسی به فارسی

استامبول

acetabularia

دیکشنری انگلیسی به فارسی

استابولارا