116 مدخل
elusion, evasion
avoidable
abstain, avoid, eschew, evade, refrain, shun
ineluctable, inevitable, necessity, unavoidable, fatally
fatally
رونویسی، رونوشت، استنساخ، اوانویسی، سواد برداری
نمونه، تمثیل، نمونهاوری، مثال اوری، استنساخ
رونوشت ها، رونویسی، رونوشت، استنساخ، اوانویسی، سواد برداری
نمونه ها، تمثیل، نمونهاوری، مثال اوری، استنساخ
استخراج، اشتقاق، استنتاج، اقتباس، استنساخ، سر چشمه