transpositionsدیکشنری انگلیسی به فارسیانتقالها، تقدم و تاخر، ترانهش، پس و پیش سازی، پس و پیشی، فراگذاری، جابجا شدگی
incommutableدیکشنری انگلیسی به فارسیغیر قابل تعویض، استحاله ناپذیر، تبدیل ناپذیر، ثابت، سبک نشدنی، تخفیف ناپذیر