44 مدخل
abdication, resignation
abdicate, quit, resign
abdicate
resignation
جدایی، فرار، استعفاء، رم، هجوم وحشیانه گله گوسفند و گاو
شکستن دور، جدایی، فرار، استعفاء، رم، هجوم وحشیانه گله گوسفند و گاو
استعفا
استعفا داد