papillaeدیکشنری انگلیسی به فارسیپاپیل ها، نوک پستان، استطاله بافتی، برامدگی نوک دار، برامدگی کوچک، پستانک
papillaدیکشنری انگلیسی به فارسیپاپیلا، نوک پستان، استطاله بافتی، برامدگی نوک دار، برامدگی کوچک، پستانک
affordedدیکشنری انگلیسی به فارسیارائه شده، دادن، حاصل کردن، تهیه کردن، موجب شدن، از عهده برامدن، استطاعت داشتن