9097 مدخل
forebode
prophesy
promise, threaten
herald, point, speak
presage
پیش بینی شده، از پیش خبر دادن، قبلا اماده کردن، پیش گویی کردن
پیش بینی، از پیش خبر دادن، قبلا اماده کردن، پیش گویی کردن
پیش بینی کردن، از پیش خبر دادن، از پیش حاکی بودن از
پیش بینی ها، از پیش خبر دادن، از پیش حاکی بودن از