stigmatizingدیکشنری انگلیسی به فارسیاز بین بردن، لکه دار کردن، داغ ننگ زدن بر، نشان دار کردن، خوار کردن
relieveدیکشنری انگلیسی به فارسیاز بین بردن، تخفیف دادن، خلاص کردن، داشتن، کمک کردن، تسلی دادن، بر کنار کردن، تغییر پست دادن، بر جسته ساختن، ریدن